در این تابستان نمونه اولیه اتومبیل خودکار گوگل به جاده ها می آید. غول تکنولوژی این خبر را هفته پیش منتشر کرد. جاده های واقعی در دنیای واقعی. این اتومبیل فرمان یا پدال ندارد و تمام کار رانندگی به عهده کامپیوتر است. درست است که این موضوع خیلی جالب به نظر می رسد اما در واقع قدم خیلی بزرگی در تکنولوژی نیست. اتومبیل های کوچک دیگری هم از همین نرم افزار استفاده کرده اند تا وسایل نقلیه لکسوس و تویوتا را در مسافت های طولانی کنترل کنند و گوگل نیز سال گذشته را به تست محصول خود بر روی مسیرهای آزمایشی گذرانده است. با توجه با قانون کالیفرنیا یک انسان باید در این اتومبیل حضور داشته باشد تا در موقع لزوم کار را به دست بگیرد ( با یک فرمان ، یک پدال گاز و یک پدال ترمز قابل برداشتن ).
مسئله مهم در اینجا تعهد گوگل به نگرش یا همه چیز یا هیچ چیز خود است که در تضاد با نگرش آهسته و پیوسته جلو رفتن خودروسازانی مانند مرسدس، آئودی و نیسان است. ماشین های خودکار در هر صورت می آیند اما اتومبیل سازان سنتی ویژگی های جدید را به تدریج در طول سال ها اضافه می کنند. همین حالا هم اتومبیل ها ویژگی های امنیتی فعال مانند ترمز اتوماتیک و هشدار خروج از خط دارند.
توماس روشاتس (Thomas Ruchatz) سرپرست سیستم های توکار و کمک راننده آئودی می گوید “ما اسم این کار را انقلاب از طریق تکامل می گذاریم. کار را قدم به قدم انجام می دهیم و کارکردهای بیشتر و سودمندتری به آن اضافه می کنیم. خودکاری کامل خودرو اینگونه اتفاق نخواهد بود که در عرض یک روز بتوانیم بدون چرخ فرمان از درب خانه تا سر کار برویم”. اما گوگل تصور می کند که دقیقا این اتفاق خواهد افتاد و به چیزی کمتر از یک وسیله نقلیه کاملا اتوماتیک که تمام فرآیند رانندگی را به سوار شدن به اتومبیل، وارد کردن مقصد و لذت از سواری تبدیل می کند کار ندارد و باور دارد این تکنولوژی یکباره ظاهر خواهد شد ( اگرچه ممکن است آن روز دور باشد ).
در سال های گذشته گوگل حدود 24 عدد Lexus RX450h SUV اصلاح شده را برای طی کردن نزدیک به یک میلیون مایل در سیلیکون ولی ( Silicon Valley ) استفاده کرده است و اجازه استفاده کارمندان از اتومبیل های خودکار در بزرگراه را می دهد. وسایل نقلیه گوگل تا به حال در 11 حادثه رانندگی حضور داشته اند که هیچ کدام از آن ها جدی نبوده و در هیچ کدام تقصیر به گردن گوگل نبوده است. به تازگی این خودروها هفته ای حدودا 10 هزار مایل را می پیمایند و بر رانندگی در سطح خیابان که با وجود پیاده روها، چهارراه ها و دوچرخه سواران پیچیده است تمرکز دارند. گوگل انتطار دارد در سال 2020 یک محصول کامل داشته باشد.
این نگرش گوگل سه جنبه منفی دارد. اول، ساخت اتومبیلی که تنها خود می تواند رانندگی کند سختی کار را افزایش می دهد. هیچ پشتیبانی انسانی وجود ندارد و اتومبیل باید هرنوع موقعیتی را کنترل کند. گوگل نام آن را “0.001 درصد حوادثی که حتی اگر هرگز در رانندگی عادی دیده نشده باید برای آن آماده بود” گذاشته است. اگر دوربین های داشکم (نوعی دوربین جانبی مخصوص نصب در داخل و شیشه جلو یا بخش مقابل راننده اتومبیل که بوسیله لاستیک مکش یا نوار چسب نصب میگردد) یک چیز به ما یاد بدهند این است که جاده ها محل خطر است. مردم به داخل بزرگراه می دوند، گاوها از کامیون بیرون می ریزند، سونامی رخ می دهد و ساختمان ها منفجر می شوند. اتومبیل سازان نیز باید با همین موارد دست و پنجه نرم کنند و انسان نمی تواند در یک موقعیت چند دهم ثانیه ای نقش مهمی بازی کند. جدول زمانی گوگل با بقیه متفاوت است: اتومبیل سازان این مشکل را تایید می کنند اما به آرامی و دقت جلو می روند ولی گوگل نقشه حل تمام مسائل فقط در چند سال را دارد که چالش را سخت تر می کند.
دوم، این عمل مزایای به تدریج فائق آمدن بر موانع بزرگ بر سر راه خودروهای خودکار را ندارد: نه تنها در رابطه با بهتر کردن تکنولوژی، بلکه در مواجهه با مشکلات قانونی، مسائل بیمه و مقبولیت برای مشتری. قوانین در حال حاضر با وجود محدودیت های ایالتی و بازخوردهای منفی از طرف دیگران بهم ریخته است. آمار جدید نشان از جذابیت اتومبیل های خودکار برای مشتریان دارد اما گفتن اینکه شما یک اتومبیل خودکار می خواهید تا اینکه واقعا یکی از آنها را بخرید و به قیمت جانتان به آن اطمینان کنید متفاوت است. حتی اگر همه چیز مرتب شود گوگل هنوز باید سال ها منتظر فروش خوب محصولش بماند.
سوم، گوگل مزایای اتوماتیک سازی محدود را از دست می دهد. شما برای از بین بردن اشتباهات انسانی به خودرویی که 100 درصد مواقع خود را هدایت می کند ندارید. همین حالا هم سیستم های فعالی در بازار برای بالا بردن امنیت رانندگی وجود دارد. با اصرار به ساخت چنین خودرویی از مزایای توسعه مرحله ای بی بهره می شوید. مثلا یک تکان بزرگ در فروش از سمت مشتریانی که علاقمند به اتومبیلی کمی امن تر نسبت به آنچه در بازار است هستند.
سرپرست گروه گوگل کریس آرمسن (Chris Urmson) در سال 2014 در بلاگ خود نوشت ” از زمانی که ما پروژه اتومبیل خودکار گوگل را شروع کردیم به سمت هدف ساخت وسیله نقلیه ای رفتیم که تمام بار رانندگی را به دوش بکشد. وسیله ای که انسان را از تمام معادلات پاک کند.”
یکی از مهم ترین چالش های اتومبیل سازان که در عین حال کم تر مورد بحث قرار گرفته است چگونگی گذار بین انسان و کامپیوتر مخصوصا در یک موقعیت اورژانسی است. ساختن یک سیستم خودکار که گاهی به کنترل انسانی احتیاج دارد مسائلی را در پی دارد، دست کم اینکه چطور باید مطمئن بود انسان پشت فرمان آمادگی به دست گرفتن کنترل را دارد. تست های آئودی نشان می دهد که بین 3 تا 7 ثانیه و حتی گاهی 10 ثانیه طول می کشد که انسان آماده رانندگی شود حتی اگر با نور فلش و اخطارهای لفظی برانگیخته شود. خیلی اتفاق ها در 10 ثانیه می تواند رخ دهد مخصوصا وقتی یک وسیله با سرعتی بیشتر از 100 پا در ثانیه جلو می رود.
آیا همینطور که انسان کمتر و کمتر می راند رانندگی او نیز بدتر نمی شود؟ در این صورت انسان یک سیستم پشتیبانی بد نمی شود؟
حادثه پرواز 214 هواپیمایی آسیانا (Asiana ) در فرودگاه سانفرانسیسکو در جولای 2013 درس مهمی از صنعت هوایی می دهد. سیستم مسئول پرواز فرودگاه که هواپیماها را برای فرود تنظیم می کند، کار نمی کرد. به همین دلیل به خلبانان گفته شد که از روش بصری استفاده کنند. خدمه آموزش دیده و دارای مهارت بودند اما به ندرت بوئینگ 777 را به صورت دستی کنترل کرده بودند. هواپیما خیلی پایین آمد و سرعت خود را از دست داد و با دیواری را که فرودگاه را از خلیج جدا می کند برخورد کرد. گارد امنیت ملی حمل و نقل خبر داد که خلبانان فرود هواپیما را درست مدیریت نکرده بودند.
آسیانا طراحی بد نرم افزار را بهانه قرار داد. در گزارش به گارد امنیت ملی حمل و نقل اینطور آمد که ” تناقضاتی در منطق کنترل خودکار هواپیما بود که محافظت از سرعت سیر هوایی را بدون اخطار دقیقی به خدمه غیرفعال کرد. سیستم کند تغییر سرعت، زمان کافی برای بازیابی فراهم نکرد و دستورات و فرآیندهای کنترل ترافیک هوایی بار کاری زیادی بر دوش خلبان گذاشت.”
هر اتفاقی که واقعا افتاده باشد این پرواز که مرگ چند تن را در پی داشت نشانگر مشکلاتی است که می تواند در رابطه بین انسان و نرم افزارهای پیچیده ای که برای سبک کردن بار کاری انسان طراحی شده رخ دهد. گوگل می خواهد هیچ کاری به این رابطه نداشته باشد و باور دارد کامپیوترها می توانند بهتر از انسان ها رانندگی کنند و تمام تلاش خود را می کند که تمام کنترل را هرچه زودتر به دست کامپیوتر بدهد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.